بازدید امروز : 475
بازدید دیروز : 62
خداشناسی عرفانی:
من دوستی دارم که می گوید عموم مردم بر سر عادت و تکراری شدن خدا را قبول دارند و این فکر و تخیل در او به وجود آمده که این جهان آفریننده ای ندارد و همه چیز بر اثر یک چرخه در این دنیا در آمد و رفت هستند و برهان های عقلی را هم قبول نمی کند. لطفا به من بگویید چگونه کمکش کنم؟
این حالت که بسیار شایع است در اثر ضعف سیستم فکری کلام و فلسفه، در اثر تقلید، مفهوم گرایی و ذهن گرایی در معرفی مباحث هستی شناسانه و به خصوص شناخت خداوند، به وجود آمده است، در صورتی که اگر سیستم ظهوری عرفان نظری که بر مبنای وحدت حقیقت مصداقی وجود و متن هستی استوار است، به درستی معرفی می شود، به خصوص با تشریح بحث بسیار عمیق توحید عرفانی، یعنی مبحث وحدت شخصی وجود که ریشه در آیات قرآنی و روایات اهل بیت(ع) دارد، این حالت شیوع نمی یافت و معرفت روشنی از خداوند برای بندگان خدا به وجود می آمد.
از نگاه اهل معرفت، وجود خداوند ریشه در فطرت انسان دارد و قابل تشکیک نیست، زیرا شک در وجود خداوند، شک در اصل وجود است، در حالی که معقول نیست کسی در اصل وجود داشتن خود و اشیا و هستی شک کند. شک هایی که در این زمینه برای انسان به وجود می آید ناشی از ضعف شناخت هویت خداوند است نه در اصل وجود او.
برای رفع این شک ها بهترین راه این است که سعی کنیم او را بهتر و عمیق تر بشناسیم و با تفکر در صفات و شهود ذات او در هستی، به یقین دست یابیم.
در این راستا باید بدانیم که وجود خداوند بیشتر شناختنی است تا اثبات کردنی، زیرا منظور از خداوند، متن هستی و حقیقت وجود است. هستی، هست و ما در اصل هستی و حقیقت وجود شک نداریم تا بخواهیم آن را اثبات کنیم.
به یقین می دانیم که جهان هستی هست، ما هستیم و اشیاء و صفات هستند. با درک ذات هستی، به وجود خداوند اعتراف کرده ایم، بنابراین در مباحث مربوط به الهیات بیشتر باید ببینیم این هستی دارای چه خصوصیات و ویژگی هایی است (اسما و صفات) و رابطه آن با مخلوقات چگونه است. شناختنی بودن به این معنا است که ما برای شناخت خداوند باید تصور صحیحی از او داشته باشیم و کمتر گرفتار دلایل اثباتی فلسفی و کلامی باشیم، زیرا شناخت خداوند تنها مبتنی بر تصور صحیح از او است و از مقوله تصدیق و اثبات نیست.
خدای متعال متن وجود و حیات و قدرت ساری و جاری در تمام هستی است. هیچ ذره ای در جهان هستی نیست که در باطن و ظاهر آن خدای متعال با وجود، حیات و قدرت و علم و سایر صفات خویش حضور و ظهور نداشته باشد.
در یک مثال حسی می توان گفت: خداوند مانند برقی است که در سیم ها جریان دارد. اگر برق قطع شود، تمامی لامپ ها خاموش می شوند و همه جا را تاریکی فرا می گیرد. اگر خدا نباشد نیز وجود از میان خواهد رفت و بودن اشیا قائم به خداوند است. همچنین صفات الهی است که در مظاهر هستی جریان دارد و باعث بقاء و رشد و دوام حیات آنها می شود، بنابراین هم در اصل وجود و هم در ادامه و بقاء اشیاء به خداوند وابسته اند و بدون او هیچ اند.
تمامی پدیده های جهان، ظهور صفات خداوندی هستند و شما می توانید از پس هر پدیده و صفت کمالی که در هستی مشاهده می کنید، ذات وجود و خدای متعال را مشاهده نمایید، خداوند، منبع وجود، حیات، علم، قدرت و سایر کمالاتی است که در طبیعت و تمام هستی ظهور و نمود دارد.
این که خداوند مکان و زمان ندارد، به معنای این است که مکان و زمان خاص ندارد وگرنه از دیدگاه عرفان اسلامی او تعالی همه جا هست و در تمامی مخلوقات ظهور دارد.
یا اگر گفته می شود خدا رنگ و بو ندارد به این معنا است که رنگ و بوی خاص ندارد وگرنه همه رنگ ها و زیبایی ها و بوها و مزه ها از خدا است. خدایی که عرفان اسلامی، اصیل و قرآنی معرفی می کند خدایی است که هم ظاهر است و هم باطن. هو الظاهر و الباطن. او در ظاهر و باطن عالم حضور دارد.
البته رسیدن به شناخت عمیق و عرفانی خداوند مستلزم تلاش فراوان و گذر از مراحل و مراتب خداشناسی است که درادامه بدان اشاره خواهیم نمود. تاکید می کنیم که از دیدگاه عرفان اسلامی، مشکل شناختى انسان نسبت به خداوند، یک مشکل تصدیقى نیست، تا بحث شک که از مباحث تصدیقى است بر آن مطرح باشد. مشکل انسان در این زمینه بیشتر یک مشکل تصورى است. وجود خداوند موضوعى است که اگر خوب تصور شود، تصدیق آن از بدیهیات است و از نظر علمى شک در بدیهیات بىمعنا است. انسان برای رسیدن به خداوند و وصول به لقای پروردگار به دو نوع سیر و سلوک نظری و سیر و سلوک عملی نیاز دارد.
سلوک نظری برای شناخت هر چه بهتر خداوند و قرب علمی به او است و سلوک عملی برای نزدیک شدن و قرب عملی به خدای متعال می باشد. هر یک از سلوک نظری و عملی دارای مراحل و منازل و روش ها و شرایط فراوانی است که اشاره به آنها در یک پاسخ نامه نمی گنجد. پس در حال حاضر و به ناچار تنها به روش کلی آن اشاره می کنیم و منابعی نیز معرفی می گردد. روش شناخت خداوند: ما برای شناخت خدای متعال سه راه در پیش روی خود داریم که به صورت مرحله ای طی می شوند. مرحله اول شناخت او با آیات آفاقی و انفسی است. این همان راه شناخت خداوند از طریق نشانه های او در طبیعت و روش تجربی است و لازم است که انسان در ابتدای راه شناخت از طریق شناخت طبیعت و نشانه های تکوینی و و همچنین مطالعه آیات تدوینی قرآن کریم به معرفت خدای متعال دست یابد.
البته شناخت خداوند منان با آیات انفسی مفیدتر است ( من عرف نفسه فقد عرف ربه) چون معمولاً با اصلاح صفات و اعمال نفس همراه است. بنابراین اندیشیدن در آیات آفاقی و انفسی به شناخت خداوند منتهی میشود و این نیز به نوبة خود راهنمای انسان به سوی حق و شریعت الهی خواهد بود.
این راه که در کتاب شریف توحید مفضل پی گیری شده است بهترین راه خدا شناسی برای مبتدیان است. دوم شناخت خداوند از طریق عقل است. نیرویی که بیشتر عمل کردش محاسبه و درک وجودات وصفی و صفات الهی است. این روش طریق خواص از مردم میباشد، کسانی که پس از مطالعه در طبیعت و آیات تکوینی او در خلقت، از طریق استدلال و برهان عقل و فلسفه و حکمت به شناخت خدای تعالی می پردازند.
سوم شناخت خداوند لطیف از طریق رؤیت و ابزار دل میباشد که طریق اولیاء است و همگان را به آن راه نیست مگر مسیری که به عنوان سیر و سلوک ترسیم شده طی نمایند, یعنی از طریق طبیعت و شناخت آفاقی و انفسی به عقل و استدلال عقلی راه یابند و با گذر از عقل به عشق و عرفان برسند و اهل مشاهده و معاینه و وصول به حق تعالی شوند.
این سخن مولای عارفان علی(ع) و همچنین اهل معرفت است که گفته اند: من در همه چیز خدا را می بینم. خدای واقعی همان است که در همه چیز ظهور دارد و نهایت عرفان اهل معرفت هم همین است که خدا را در همه چیز ببینند. از دیدگاه عرفان خدای تعالی همان متن وجود و هستی است و هر چه که غیر ذات هستی وجود دارد مظاهر او است. مظاهر هم در حقیقت او را نشان می دهند چون ظهور او هستند و اگر انسان دقت کند خداوند را در تمام مظاهر هستی خواهد دید و می توان گفت اشیا در حقیقت آینه هایی هستند که خداوند را نشان می دهند و به قول قرآن کریم آیه ها و نشانه های او هستند.
منتهی باید توجه کنید که اینگونه رویت مخصوص اهل معرفت است و اهل عقل و فلسفه و همچنین اهل تجربه و علم از آن محرومند، مگر اینکه ایشان نیز چنین اعتقاد و کنکاشی را بپذیرند و رو به سوی عرفان و شهود خدای متعال بیاورند.
به بیان دیگر ، انسانها به سه صورت، معرفت حق تعالی را حاصل میکنند. اول تقلید که در این روش خداوند به واسطه حواس و امور قابل احساس شناخته میشود، دوم تحقیق و استدلال که در این روش خداوند به واسطه عقل و برهان شنـاخته میشود و سوم کشف و رویت که در این روش خدای متعال به واسطه مکاشفات درونی، شناخته میشود.
در پایان توجه به یک نکته حایز اهمیت فراوان است و آن اینکه سیر و سلوک دارای دو مرحله است. سیر و سلوک نظری و سیر و سلوک نظری بنابراین در این روش سیر و سلوک نظری انسان که به سوی معرفت نظری خدای متعال است اگر با سیرو سلوک عملی همراه نشود، بی نتیجه و ابتر خواهد بود.
انسان از طریق علم و عمل به کمال می رسد و لازم است این دو سیر همزمان با هم و هماهنگ با هم طی شوند. روش خداشناسی تجربی و خدایابی از طریق رجوع و توجه به طبیعت و خلقت، اولین و همگانی ترین روش خداجوئی است. آنگاه که انسان به آسمان و زمین و آنچه در آنهاست نظر می کند و از فرط هیجان و شگفتی ساعت ها به آن ها خیره می ماند، ناخواسته اقرار می کند به حکمت و دانش و تدبیری که در پس این مناظر شگفت انگیز وجود دارد. و چون دانش و حکمت از آن موجودی عاقل و داناست، به وجود او نیز اعتراف و اذعان می کند. انسان آنگاه که دارای جهان بینی الهی باشد به هر چه نگاه کند خدا را در پس آن حاضر خواهد دید. چه آنگاه که به طبیعت چشم دوخته است و چه آنگاه که با قوانین فیزیکی و شیمیائی حاکم بر طبیعت سر و کار دارد. چرا که انسان فقط کاشف آن قوانین و بینده آن مناظر است نه خالق آنها.
پس جا دارد که از خود بپرسید اینها از کجا آمده اند و چه کسی آنها را آفریده است. کتاب «توحید مفضل» که حضرت امام جعفر صادق (ع) به مفضل املاء کردند و وی نیز گفته های ایشان را به رشته تحریر درآورند، پر است از توجه به خلقت و اندیشیدن در آفرینش الهی.
چرا که یکی از راههای شناخت خداوند تفکر در آثار، مخلوقات و معلولات او و اندیشیدن درباره ظرافت آفرینش آنهاست. روشی که هر فردی را و یا هر مقدار دانش و معلوماتی، به درک و تامل وا می دارد. و در واقع آنکه از دانش بهره بیشتری دارد با دیدن شگفتی های آفرینش بیشتر شگفت زده شده و به فکر می رود.
چند کتاب برای خدا شناسی:
- راه خداشناسی، استاد جعفر سبحانی
- راه شناخت خدا، محمدی ری شهری
- آفریدگار جهان، آیتالله مکارم شیرازى
- خدا را چگونه بشناسیم، آیتالله مکارم شیرازى
- اصول عقاید، استاد محسن قرائتی
- خدا در قرآن، شهید بهشتی
- دوره پنج جلدی مقدمه ای بر جهان بینی توحیدی، استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
- توحید، شهید دستغیب شیرازی
- نشان از بىنشانها، مرحوم حسنعلى اصفهانى، ص 166 153 - - تبیین براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی آملی، مرکز نشر اسراء قم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید